گفت و گو با ابراهیم صفاری، نویسنده و پژوهشگر در حوزۀ آموزش و پرورش
آقای ابراهیم صفاری نویسنده، پژوهشگر و از فرهنگیان بازنشسته در استان قزوین است.
ابراهیم صفاری سالهای زیادی را صرف نوشتن کتب گوناگون در حوزه تاریخ و فرهنگ، علیالخصوص فرهنگ قزوین کرده است. از جمله کتابهای او «تاریخچه فرهنگ و مدارس سرزمین قزوین، بر مبنای تعلیمات نوین»(۴جلد)، «معارف قزوین برمبنای تصویر»، «نوابغ علمی جهان اسلام بنیانگذاران اصلی رنسانس» را میتوان نام برد.
از دیگر اقدامات ایشان، جمعآوری یک مجموعه گسترده، طی ۱۵ سال، در رابطه با تاریخ آموزش در استان قزوین است که در «موزه آموزش و فرهنگ دیانت»، در شهر قزوین در معرض بازدید قرار دارد. گزارشی از این موزه در همین سایت موجود است.
سایت مجمع خیرین مدرسهساز استان قزوین، به سبب فعالیتهای ایشان در زمینه آموزش، به ویژه کتاب تاریخچۀ فرهنگ و مدارس سرزمین قزوین و تآسیس موزه دیانت، به گفتوگو با ایشان پرداخته است که در آن با برخی چالشها و مشکلات موجود در مسیر فعالیتهای فرهنگی اشاره کردهاند.
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.
-من فارغالتحصیل کارشناسی جامعه شناسی هستم و ۳۰ سال در آموزش و پرورش تدریس کردم. یک انسان هستم مانند همۀ افراد دیگر، آن کسی که باید کارهای مرا بداند، آگاه است و از خداوند باید همه چیز را خواست. بقیه بندگان خدا هستند و نباید انتظاری از آنها داشت.
من در ۳۰۰۰ صفحه کتاب تاریخچۀ فرهنگ و مدارس سرزمین قزوین تصویری از خودم نگذاشتم، حتی آقای دبیرسیاقی، راهنمای کتاب تاریخچه فرهنگ و مدلرس سرزمین قزوین قر مینای تعلیمات نوین بودند هم نخواستند تصویری از ایشان بگذاریم، چون فرد با تصویر بزرگ نمیشود با عملکردش بزرگ میشود.
درباره کتاب تاریخچۀ فرهنگ و مدارس سرزمین قزوین و نقش خیرین در تاریخ مدرسه سازی توضیح دهید.
چیزهایی که مورد نیاز باشد در کتاب مطرح شده است و در آن از خیرین محترم هم تقدیر به عمل آورده شده و تصاویرشان آورده شده است. ادارۀ نوسازی مدارس هم تصاویر و زندگی نامه خیرین را دارد. ما هم بارها از صدا و سیما و رادیو خواستیم که در بیم برنامههایشان در چندثانیه، هربار یکی از مدارس را معرفی کند یا تصاویرش را پخش کند. کتاب ما ۴ جلد و بالغ بر ۳۰۰۰ صفحه است که آن را هم به صدا و سیما دادیم ولی هیچ اقدامی نکردند.
دو جلد کتاب دیگر هم هست به نام معارف قزوین بر مبنای تصاویر که هرجلد بالغ بر ۳۳۰ عکس دارد که آن را هم به صدا و سیما دادیم ولی استفادهای نکردند و منعکس نشد. معجزهای از این عناصر و سایر ارگانها رخ نمیدهد. چون باید برای کار فرهنگی و تهیه کتاب هزینه کنند که پول برای کار فرهنگی موجود نیست.
درباره موزۀ دیانت که افتتاح کرده اید کمی توضیح دهید.
موزهای که من ۳ سال پیش ترک کردم، الان خیلی تخریب شده است. چون آموزش و پرورش برای آنجا مسئول مستقیمی تعیین نمیکرد و هر نیروی جامانده را میفرستاد آنجا. آن موزه حاصل ۱۵ سال کار من است، کاری که حتی ۱ ریال بابتش دریافت نکردم. الان تبریز ۱۵ موزه دارد که ۵ تای آن را خود شهرداری تأسیس کرده است و اداره میکند، مثلاً موزۀ کبریت یا توپ فوتبال دارند. ما از شورای شهر خواستیم ماهانه۱ میلیون به موزه بدهید که ما آن را به دو همکار قدیمی و آشنا به آموزشو پرورش بدهیم و راهنما بشوند و گفتند نداریم.
ما هردری را فکر کنید، زدیم ولی نتوانستیم کاری برای فرهنگ بکنیم. من همیشه گفتم این کارها را برای کسی انجام ندادم، بلکه برای فرهنگ جامعه انجام دادم. من هم معجزهای ندیدم و انتظاری ندارم.
لطفأ از فعالیتهای اخیرتان بیشتر بفرمایید.
من کتابی اخیراً بیرون دادم، به نام نوابغ علمی جهان اسلام، بنیاان گذاران اصلی رنسانس که به رادیو و تلویزیون هم دادم، از مدارس هم خواستیم که نوابغ ایرانی-اسلامی را معرفی کنند، به طور خلاصه به دانشآموزان زندگینامه این افراد را توضیح دهند یا به تربیت معلم و دانشجویان بدهید که آشنا شوند و بتوانند حداقل از آنها نام ببرند ولی مقبول نیفتاد. اگر این کتاب در استان دیگری بود خیلی بیشتر اهمیت میدادند.
من از مدارس روستاهای استان ۱۲۰۰ عکس جمع آوری کردم یعنی ۳۰ حلقه فیلم ۳۶ تایی عکس جمع آوری کردم. این حرف ها برای گذشتهها است ولی من چشمم آب نمیخورد و کاملا خنثی شدم.
آیا با مجمع خیرین مدرسهساز هم ارتباطی داشته اید؟
من از مسئولین مدرسه ساز خواستم که بابت موزه کمک کنند، یکی از خیرین هم ۷۰ میلیون تومان هدیه کرده بود به موزه، سال هاست که به موزه پرداخت نشده است. من با مجمع خیرین صحبت کرده بودم که در ۱۵۰ متر زمین که برای موزه است، دو طبقه ساخته شود که هم سالن نمایش اشیا، سرایداری و هم سالن اجتماعات شود که اقدامی در این زمینه هم انجام نشد. در رابطه با کار خیر هم به نظر من زمانی درست است که فرد به دنبال تبلیغات شخصی نباشد و صرفاً برای رضای خدا یا ملت خودش کار کند.
در پایان اگر نکتهای هست، بفرمایید.
بله، من حتی استاندار قبلی را هم در این موزه آوردم و بازدید کردند، سپس قرار شد که از وزارت خانه دو نیرو بگیرند، اما آقای استاندار تعویض شد و این مسأله هم به فراموشی سپرده شد. استاندار جدید که حتی یک سر هم نزنند. برخی مسئولین حتی نگاهی هم به موزه ها نمیاندازند. این یعنی این افراد عناصر فرهنگی نیستند. درحالیکه فرهنگ ریشۀ همه حرکتهاست و اگر کسی بخواهد حرکت انقلابی در جامعه انجام دهد، باید فرهنگ را درست کند و به فرهنگ توجه کند. گاهی حتی نمیتوانیم فرهنگ را تعریف کنیم.
من این حرفها را به همۀ افراد زدهام. چندی پیش گروهی از آموزش و پرورش سمنان آمدند که بنا شده است به آنجا بروم و موزهای مشابه موزۀ قزوین را آنجا تأسیس کنیم. من برای این کار هیچ پولی نمیگیرم و با هزینۀ خودم انجام می دهم. این کاری است که میخواهم در ادامه انجام دهم.