چرا باید مدرسه بسازیم؟
ساخت و گسترش مراکز آموزشی و مدارس در تاریخ اجتماعی ایران، بنا بر وجود محدودیتها یا عدم توجه دولتمردان، توسط آحاد جامعه و یا افرادی پیشرو در زمینهٔ تحصیل علم و دانش، انجام گرفته است. این امر با تلاش های فردی و در آغاز، حتی با لزوم مقاومت افراد در برابر باورهای متعصبانه همراه بوده است.
این موضوع از تأسیس نخستین مدارس در ایران، در نیمهٔ قرن سیزدهم شمسی، توسط خارجیان، سپس تأسیس دارالفنون، مدارس رشدیه تا تأسیس مدارس دختران و بعد ایجاد نظارت دولتی بر ساخت مدارس در اوایل قرن چهاردهم ادامه داشت.
پس از آن نیز با فراز و نشیب، بخش مهمی از ساخت و گسترش فضاهای آموزشی و مدارس بر عهدۀ خیرین و مدرسه سازان قرار داشت. این امر تا امروز نیز ادامه دارد و بسیاری از مدارس و امکانات رفاهی آن، به همت خیرین ساخته شده است تا در کنار اعتبارات دولتی، تأمینکنندهٔ بخشی از نیازهای آموزشی دانشآموزان کشور باشد.
تحصیل علم و دانش مسیر همواری نداشته است. با وجود تبعیضها، دشواریها و موانع بسیار در تاریخ معاصر، آموختن راه خود را گشوده است، چه بسیار مدارسی که با تعصب و کوتاهبینی به آتش خشم سوزانده شدند اما در عوض دهها مدرسهٔ دیگر به همت روشناندیشان تأسیس شدند که در پرورش نسل آتی خود پیشگام بودند.
با در نظر گرفتن همهٔ این موارد، نمیتوان تأثیرعمیق آموزش و پرورش بر افراد را نادیده گرفت و بهعنوان یک نهاد سازندهٔ زیربناهای جامعه از آن یاد نکرد.
به این ترتیب، مشارکتی هرچند به ظاهر کوچک در ساخت و بهسازی فضاهای آموزشی، طی زمان، تأثیرات مهم خود را نشان خواهد داد، به مثابهٔ برافروختن شعلهٔ روشنی بخش و به معنای سهیم بودن در بهروزی و رشد نسل آینده خواهد بود.